Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-05-02@11:35:35 GMT

معجزه احمد در زلزله بم

تاریخ انتشار: ۵ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۳۷۶۴۰۶

معجزه احمد در زلزله بم

آن روزها  همه چیز در بم رنگ عزا گرفته بود. دیگر نه هیچ‌کس رئیس بود و نه کسی مرئوس؛ نه کارگر بود و نه کارمند؛ همه یکی شده بودند برای نجات آنها که زنده مانده بودند. یکی از نخستین نفراتی که خودش را به بم رساند حاج احمد بود؛ حاج احمد کاظمی. - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، 20 سال پیش در چنین روزی زلزله‌ای با قدرت 6.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

6 ریشتر به مدت 12 ثانیه بم را لرزاند تا با 50 هزار کشته به یکی از 3 زمین لرزه پرتلفات کشور بدل شد. 5:30 صبح 5 دی 82 به یکی از تلخ‌ترین لحظات تاریخ معاصر ایران تبدیل شد. با گذشت 20 سال از آن روز سیاه، زندگی با تمام فراز و فرودهایش در بم همچنان ادامه دارد. آن روزها بسیاری از هنرمندان بار سفر بستند و به کرمان رفتند تا هر آنچه از دست‌شان برمی‌آید برای مردم عزادار و داغدیده بم انجام دهند. عده‌ای به جمع‌آوری اقلام گرمایشی و لوازم اولیه زندگی پرداختند و گروهی دیگر نیز برای ثبت و ضبط وضع بم به آنجا رفتند اما آنچه در سال‌های بعد در سینمای ایران به نمایش در آمد، تنها یک فیلم توسط کیانوش عیاری بود؛ فیلمی با نام «بیدار شو آرزو» با الهام از یک فریم عکس از پدری که فرزندانش را از زیر آوار بیرون آورده، در آغوش گرفته و به سمتی می‌رود.

حالا امسال حوزه هنری در 20 سالگی این واقعه تلخ سراغ روایت 18 ساعت ابتدایی پس از زلزله رفته است؛ فیلمی که اگرچه اطلاعات چندانی از آن ارائه نشده اما با یک بررسی ساده می‌شود فهمید ماجرا از چه قرار است. فیلم سینمایی «احمد» از تولیدات سازمان سینمایی سوره حوزه هنری است که به کارگردانی امیرعباس ربیعی و تهیه‌کنندگی حبیب والی‌نژاد تولید شده است. این اثر برای نخستین‌ بار قصه‌ای ناگفته از 18 ساعت ابتدایی حادثه تراژیک زلزله بم و اقدامات قهرمانانه در این ساعات پرالتهاب را روایت می‌کند. امیرعباس ربیعی پس از فیلم‌های سینمایی «لباس شخصی» و «ضد» در فضای تاریخی، فیلم سینمایی «احمد» را در ژانر حادثه‌ای و در فضای متفاوت مقابل دوربین برده است. «احمد» محصول مشترک سازمان سینمایی سوره حوزه هنری و موسسه تصویرشهر سازمان فرهنگی - هنری شهرداری تهران است که برای حضور در چهل‌ودومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر آماده می‌شود.

آن روزها  همه چیز در بم رنگ عزا گرفته بود. دیگر نه هیچ‌کس رئیس بود و نه کسی مرئوس؛ نه کارگر بود و نه کارمند؛ همه یکی شده بودند برای نجات آنها که زنده مانده بودند. یکی از نخستین نفراتی که خودش را به بم رساند حاج احمد بود؛ حاج احمد کاظمی. حاج احمد مرد میدان‌های سخت بود و می‌توانست به سرعت همه چیز را تحلیل کند، نقشه دقیقی بچیند و بعد با نقشه‌ای که چیده بود، بحران موجود را در کمترین زمان ممکن حل‌وفصل کند. روی همین حساب سراغ فرودگاه بم رفت؛ فرودگاهی که قرار بود محل آمد و رفت هواپیماهایی باشد که می‌خواستند نیرو و امکانات بیاورند تا شاید حتی اندکی غم و درد مردم عزادار بم را کم کنند. روی این حساب حاج احمد کاظمی با همراهی بی‌دریغ یار همیشگی خود، بی‌استراحت شروع می‌کنند به احیای فرودگاهی که عملا غیرقابل استفاده شده بود. 

ساعت 6.5 صبح بود که یا علی گفتند و نیروها را بسیج و بی‌وقفه شروع کردند به ساخت و تعمیر بخش‌های حیاتی فرودگاه. ساعت 10 شب بود که  حاج احمد گروهش را که تشنه و گرسنه بودند، جمع کرد و گفت کمر کار را شکسته‌اند؛ این یک اتفاق بی‌نظیر بود و خیلی‌ها باور نداشتند امکان چنین کاری باشد اما واکنش‌ها رنگ شادی نداشت. میان آن همه مردمی که عزیزان‌شان را از دست داده بودند و گریه امان‌شان نمی‌داد، مگر می‌شد خوشحال بود. از صبح اول وقت تا 15 ساعت بعد که دیگر خیال‌شان از بابت تمام شدن کار فرودگاه راحت شده بود، کمتر از نیم ساعت استراحت کردند و بعد دوباره شروع کردند تا حوالی ساعت 12 شب که غریو ‌الله‌اکبر و صلوات حاج احمد در فضای فرودگاه پیچید و فرودگاه کارش را شروع کرد.  اینها اما صرفا یک روایت ساده از آن ساعت‌های عجیب در فرودگاه است؛ ساعت‌هایی که حالا حوزه هنری با هوشمندی سراغ روایت تصویری آن رفته است. روایت پر از حادثه و هیجان 18 ساعت اولیه پس از زلزله بم که 2 سردار بزرگ جان‌شان را کف دست گذاشتند و کاری کردند کارستان و شاید درست در آن ساعت‌ها بود که مردی، غمگینانه و تلخ سراغ خانواده‌اش رفته بود که مدتی بود ندیده بودشان؛ خانواده‌ای که وقتی کنارشان رسید، زانوهایش شل شد و افتاد روی زمین. همه خانواده‌اش جلوی ویرانه‌ای که روزگاری خانه او بود خوابیده بودند با کفنی سفید روی هرکدام. مغزش از کار افتاده بود انگار. بی‌اختیار رفت سراغ 2 پسرش قاسم و علی‌اکبر. هر دو را انداخت روی دوش و رفت تا شاید جایی به خاک بسپاردشان. بعد هم بنشیند کنار آنها و تا آخر دنیا گریه کند. در این دنیا نبود. نه عکاس را دید که داشت از پشت سر تصویری از او ثبت می‌کرد، نه مرد بمی را که حرصش گرفته بود از عکس انداختن در آن شرایط سخت و به قصد دعوا و کتک‌کاری و داشت می‌دوید طرف عکاس و نه حتی مرد لاغراندامی که دوربینش را گذاشته بود زمین. زل‌ زده بود به مرد و 2 پسرش و زارزار گریه می‌کرد. مردی که چند دقیقه بعد دوربین را برداشت و رفت تا از این اتفاق تلخ فیلم بسازد؛ فیلمی که بعدها شد «بیدار شو آرزو». 

در آن شرایط  و آن جهنمی که درست شده بود و همه تلاش می‌کردند خراش‌های روی روح و جسم‌شان را تاب بیاورند یا دست بالا به یکدیگر کمک کنند تا جنازه‌ها از زیر آوار بیرون بیاید و آنها که زنده مانده بودند مجال ادامه زندگی پیدا کنند، هیچ‌کس نمی‌دانست که در آن چند ساعت غریب 2 سرداری که تمام زندگی‌شان را وقف مردم کرده بودند، چه حالی داشتند. 2 بزرگی که اگر می‌شد می‌نشستند که ویرانه‌های بم با اشک‌شان سیراب شود اما خودشان را به زحمت کنترل ‌کردند تا گروه از هم نپاشد. آنها می‌دانستند که تا چند ساعت دیگر اگر فرودگاه بم راه نیفتاده باشد، دیگر هیچ کمکی نخواهد رسید، هیچ مجروحی منتقل نخواهد شد و بم چنان تنها می‌ماند که تمام ساکنان زنده‌اش هم در معرض مرگ قرار می‌گیرند. حاج احمد می‌دانست در  این چند ساعت اگر باران سنگ هم ببارد، آنها باید فرودگاه بم را احیا کنند؛ کاری که بعضی‌ها گمان داشتند خوش‌خیالی است و بعضی دیگر دیوانگی.

حاج احمد اما می‌دانست آن 18 ساعت شاید از 18 سال هم مهم‌تر است. می‌دانست نتیجه این 18 ساعت چه خواهد بود. می‌دانست آن 18 ساعت شروع دوباره زندگی خواهد بود.

منبع: روزنامه وطن امروز

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: زلزله حوزه هنری حاج احمد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۷۶۴۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نماهنگ|«تو را است معجزه درکف... عصا بیفکن!»

در آستانه عملیات تنبیهی «وعده صادق» علیه رژیم صهیونیستی، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در یکی از جلسات مرتبط، یک بیت شعر از غزلی که چندسال پیش با تلمیح از آیات قرآن مجید درباره رویارویی حضرت موسی علیه‌السلام با فرعون و ساحرانِ فرعونی سروده بودند.

     

به اشتراک بگذارید: https://tn.ai/3077459 درباره ما ارتباط با ما آرشیو اخبار ؛ جدیدترین اخبار لحظه به لحظه امروز پیوندها بازار پربیننده‌ترین اخبار قیمت ارز و طلا لیگ ایران و جهان ما را دنبال کنید: RSS تلگرام اینستاگرام توییتر   آپارات   سروش   آی‌گپ   گپ   بله   روبیکا   ایتا
All Content by Tasnim News Agency is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License.

دیگر خبرها

  • وقوع زمین لرزه ای به قدرت ۴.۶ ریشتر در سیرچ کرمان
  • تصاویر | نجات معجزه‌آسای زن بمی بعد از ۴ روز حبس بین دیوار
  • وقوع زلزله در سیرج / کرمان لرزید
  • زلزله سیرچ را لرزاند؛ اعزام ۲ تیم امدادونجات به منطقه
  • اعزام ۲ تیم امدادونجات هلال احمر به سیرچ کرمان
  • نماهنگ|«تو را است معجزه درکف... عصا بیفکن!»
  • نماهنگ/ تو را است معجزه در کف... عصا بیفکن!
  • پرواز مشهد به تهران به فرودگاه هاشمی نژاد بازگشت
  • نقص فنی، پرواز مشهد - تهران را از آسمان به مبدا بازگرداند
  • مراسم استقبال از شهید گمنام در فرودگاه شهید صدوقی یزد، پنجشنبه همین هفته